اتحدوا
اسلام
مشرکان بود، زینب برای آزادی شوهرش گردنبندی را که حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در شب ازدواج به او بخشیده بود فرستاد. وقتی چشمان پیامبر اکرم(صل الله علیه و الله و سلم) به گردنبند افتاد به یاد فداکاری های حضرت خدیجه(سلام الله علیها) افتاد به شدت گریه کردند، آنگاه روبه مسلمانان کردند و فرمودند: این گردنبند متعلق به شما و در اختیار شماست، اگر مایلید گردنبند او را برگردانید و ابولاعاص را بدون فدیه آزاد کنید. یاران پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) موافقت کردند و پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) از ابوالعاص پیمان گرفت که بگذارد زینب به مدینه برگردد ، او نیز به پیمان خود عمل کرد و اسلام آورد. ابن ابی الحدید می گوید: این داستان را برای استادم(ابو جعفر بصری علوی) خواندم! او نیز تصدیق کرد و افزود: آیا مقام حضرت زهرا (سلام الله علیها) از زینب بالاتر نبود؟ آیا شایسته نبود خلفا با پس دادن فدک رضایت حضرت زهرا(سلام الله علیها) را به دست آورند؟ حتی به فرض اینکه فدک متعلق به مسلمانان باشد؟ (ابن ابی الحدید) گفتم: فدکطبق حدیث(ما پیامبران ارث نمی گذاریم) برای مسلمانان بود چگونه ممکن است مال مسلمانان را به دختر رسول الله (صل الله علیه و آله وسلم) بدهند؟ استاد گفت: مگر گردنبند زینب که برای آزادی شوهرش فرستاده بود متعلق به مسلمانان نبود؟ گفتم: پیامبر (صل الله علیه و آله وسلم) صاحب شریعت بود و زمام عمور را به دست داشت، اما خلفا چنین اختیاری نداشتند. استاد گفت: من نمی گوییم به زور فدک را از مسلمانان می گرفتند و به حضرت زهرا(سلام الله علیها) می دادند، من می گویم چرا خلفه رضایت مردم را برای پس دادن فدک جلب نکرد؟ چرا مانند پیامبر (صل الله علیه و آله وسلم) بر نخاستند و درمیان اصحاب او نگفتند: لی مردم حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (صل الله علیه و آله وسلم) پیامبر شماست، او می خواهد فدک را همانند زمان پدرش در اختیار داشته باشد، آیا شما حاضرید با طیب خطر فدک را پس دهید؟ ابن ابی الحدید در انتها می نویسد: من در برابر سخنان شیوای استاد پاسخی نداشتم و فقط به عنوان تاییدگفتم: ابوالحسن عبد الجبار نیز چنین اعتراضی به خلفا کرد و می گوید: اگر چه رفتار آنها بر طبق شرع بود!ولی احترام حضرت زهرا(سلام الله علیها ) را نداشتند. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۴ ص۱۹۱
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |