دلنوشته های یک مستبصر




















Blog . Profile . Archive . Email  


اتحدوا

اسلام

دلنوشته های یک مستبصر

پدرم آب دهانش رو تو صورتم می ریخت و می گفت شیعه مشرک است.

مادرم می گفت سر سفره با ما نباید بشینی تو مشرک شدی و غذا بر تو حرام است

امام حسن مجتبی

مقدمه:

متن زیر قسمتی از گفتگو با یک شخصی است که قبلا سنی بوده است اما شیعه شده است که می تونید در ادامه مطلب بخونید



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 21:11 توسط سید محمد حسینی| |


Power By: LoxBlog.Com