اتحدوا
اسلام
امید, محرک انسان براى رویارویى با آینده است. برخى آن را انگیزه, و پاره اى دیگر, آن را نیاز آدمى مى دانند. به عقیده ى مزلو(۱), یکى از روان شناسان مکتب کمال; ((انگیزه ى آدمى, نیازهایى مشترک و فطرى است که در سلسله مراتبى از نیرومندترین تا ضعیف ترین نیاز, قرار مى گیرد)) .(۲) براى توضیح مطلب مى توان گفت که آدمى, پیوسته و در پى انجام هر کارى, به دنبال غایت و مقصودى مشخص بوده و قبل از اقدام به آن نیز, نیازمند انگیزه اى براى آغاز عمل مى باشد. بر این اساس, انسان براى تداوم زندگى و تحمل دشوارى هاى آن, نیازمند انگیزه اى نیرومند است که در پدیده ى ((امید به آینده)) تجلى مى یابد; آینده اى که به مراتب, عالى تر, زیباتر و بهتر از امروز باشد; این مسئله, به ویژه براى جوانان, داراى اهمیت بیش ترى است; زیرا آنان در پرتو ((امید به فردایى بهتر)) مى توانند به نیروى فراوان خود و شور ونشاط بى پایانشان جهت و معنا بخشند. البته این مقوله در میان مکاتب دینى و غیر دینى, داراى جایگاه, منزلت و تفسیرهاى گوناگونى است; به عنوان اشاره, اعتقاد پیروان ادیان به امدادهاى غیبى و عنایات عام و خاص الهى, به گونه اى منطقى, متضمن پىآمدهایى هم چون امید بهآینده و به تعبیرى دیگر, فرج بعد از شدت مى شود. درحالى که در مکاتب مادى و بینش هاى سکولاریستى جایى براى ((امدادهاى غیبى)) وجود ندارد. حتى در میان پیروان ادیان, نیز این مسئله, داراى جلوه هاى گوناگونى است. از جمله در چند سال پیش, پاپ, رهبر کاتولیک هاى جهان, در اولین کتابى که از او باعنوان ((عبور از آستانه ى امید)) منتشر گردید, به صراحت, ناامیدى خود را از وضعیت اخلاقى و اعتقادى عصر حاضر به ویژه جوانان, اظهار نمود. در اظهارات پاپ, نشانه هایى از امید به آینده به چشم نمى خورد. حتى در میان برخى اندیشمندان و متفکران غربى نیز بعضا مسئله ى ((امید)) هم چون پدیده اى دور از دست رس و بیهوده تلقى مى شود. به عنوان مثال, برتراند راسل(۳) در گفتارى با عنوان ((جهان پرتلاطم)) مى نویسد: ((من در لحظه اى تاریک (ژوییه ى ۱۹۶۱) به نوشتن مشغولم و نمى دانم نژاد بشر آن قدر دوام مى کند که نوشته ى من منتشر یا در صورت انتشار, قرائت شود یا نه)).(۴) انتظار در مکتب شیعه, علاوه بر این که, نوعى امید به آینده است, چشم به راه یک روى داد بزرگ و تحول عمیق, بودن است; چرا که طى شدن فاصله ى میان غیبت و ظهور یک پدیده ى عادى نیست; بلکه حادثه اى به وسعت همه ى تاریخ بشر است. براى تجسم عظمت آن, اشاره به این نکته کافى است که امام مهدى(عج), تبلور همه ى آرمان ها و آرزوهاى محقق نشده ى انسان در طول قرون و اعصار گذشته تاکنون است در مقابل این رویکردهاى یأس آور و منفى به آینده که در بیشتر مکاتب موجود مشاهده مى شود, اندیشه ها و رویکردهاى امیدوارانه و مثبت گرایى نیز وجود دارند که از مهم ترین آن ها مى توان به اعتقاد مذهب شیعه در زمینه ى انتظار امام عصر(عج) اشاره نمود که نه تنها انتظار فرج آن حضرت, پدیده اى معنادار, منطقى و معقول است, بلکه چنین انتظارى, در زمره ى بزرگ ترین فرج ها و گشایش ها, تلقى مى شود.(۵) براى توضیح مطلب, اشاره مى کنیم که امیدها دو گونه اند: امیدهاى واهى و امیدهاى واقعى. امیدهاى واهى, بیش تر شامل نوعى ایدهآل ها, آرمان ها و آرزوهاى گم شده اى است که انسان با حاضر کردن آن ها در ذهن ودرون خویش, به نوعى آرامش خاطر دست مى یابد که در صورت تداوم و تقویت آن ها, خود به خود زمینه ى جدا شدن از مسائل و روى دادهاى واقعى زندگى و در نتیجه احساس بیگانگى با واقعیات, براى شخص فراهم مى گردد. در مباحث روان شناسى تربیتى, این نوع مواجهه با مسائل, رفتارهاى دفاعى نام دارد. از ویژگى هاى این گونه رفتارها, این است که در کوتاه مدت, به شخص, آرامش و امنیت مى بخشد ولى در دراز مدت, موجب ناسازگارى با اطرافیان و دنیاى خارج مى شود. امیدهاى واقعى نقطه ى مقابل امیدهاى واهى است; امیدهایى که داراى پایه و اساسى منطقى و استوارند و ریشه در اعتقادات و باورهاى دینى و ارزش هاى مبتنى بر وحى الهى دارند; مانند امید به ظهور حضرت مهدى(عج) و شرایطى که آن حضرت با حکومت خویش فراهم مى آورند که در این جا به دو نمونه از این شرایط اشاره مى کنیم: امام حسن مجتبى(علیه السلام) از پدر بزرگوارشان نقل مى فرمایند: در دولت مهدى(عج), درندگان, سازش مى کنند; زمین, نباتات خود را خارج مى کند; آسمان, برکاتش را فرو مى فرستد; گنج هاى نهفته در دل زمین براى او آشکار مى شود و بین مشرق و مغرب را مالک مى شود و خوشا به حال کسى که آن روزگار مسعود را درک کند و دستوراتش را با گوش جان بشنود.(۶) از امام باقر(علیه السلام) نیز روایت شده است که فرمودند: هنگامى که قائم ما(عج) قیام کند, دست شریفش را بر سر بندگان گذارد و خردهاى آن ها را گردآورد و رشدهاى آن ها را کامل گرداند.(۷) از این دو عبارت چنین برداشت مى شود که انتظار امام عصر(عج), موجب گسترش و توسعه ى امیدهاى واقعى در شیعیان و پیروان آن حضرت مى شود; امیدهایى که منتظرانش, هرگز در حقیقت و اصالت آن ها, تردیدى به خود راه نمى دهند; زیرا چنین امیدهایى از متن باورهاى دین, رویش کرده و برخاسته از اعتقاد اصیل و استوار شیعه است. حال چنان چه از بعد روان شناختى به مسئله بنگریم, نقش امید را در سلامت روانى, تعیین کننده و محورى خواهیم یافت. دوآن شولتس(۸) مى نویسد: سلامت روانى, پیش نگر است, نه پس نگر. دورنما, چیزى است که شخص امیدوار است بشود نه آن چه پیش تر روى داده است و دگرگونى پذیر نیست.(۹) او مى افزاید: من, نگاهى را که به آینده مى نگرد و بر هدف ها, آمال و رویاهاى درازمدت تمرکز مى یابد, خوشایند مى یابم. البته پیش بینى و برنامه ریزى و تلاش براى آینده, از ماندن در روى دادهاى گذشته, سالم تر به نظر مى رسد.(۱۰) کانت, طرح مسئله ى امید را از ویژگى هاى هوش مندى آدمى تلقى مى کند و مى نویسد: براى هر کس که متنبه و هوشیار باشد و در کار دنیا و حال خود بنگرد, سه سوال پیش مى آید: یکى: چه مى توانم بدانم؟ دوم این که: چه باید بکنم؟ سوم این که: چه امید و انتظارى مى توانم داشته باشم؟(۱۱) آلپورت,(۱۲) یکى از صاحب نظران علم شخصیت معتقد است: [ اشخاص برخوردار از سلامت روان] فعالانه در پى هدف ها و امیدها و رویاهاى خویشند, و رهنمون زندگى شان, معناجویى و ایثار و حسن تعهد است. تعقیب هدف, هیچ گاه پایان نمى پذیرد. اگر هدفى را باید کنار گذاشت, باید بى درنگ انگیزه ى نوینى آفرید. افراد سالم به آینده مى اندیشند و در آینده زندگى مى کنند.(۱۳) روى کرد ((آینده گرا)) با ویژگى ((سلامت روان)) از نسبت معقول و منطقى برخوردار است. چنین نسبتى را در بیان ویکتور فرانکل(۱۴) به روشنى مى یابیم: شخصیت هاى سالم, ویژگى هاى دیگرى هم دارند; به آینده مى نگرند و به هدف ها و وظایف آتى توجه مى کنند. در واقع به چنین هدف هایى نیاز دارند. این ویژگى انسان است که تنها با نگرش به آینده مى تواند زندگى کند.(۱۵) امیدهاى واقعى نقطه ى مقابل امیدهاى واهى است; امیدهایى که داراى پایه و اساسى منطقى و استوارند و ریشه در اعتقادات و باورهاى دینى و ارزش هاى مبتنى بر وحى الهى دارند; مانند امید به ظهور حضرت مهدى(عج) و شرایطى که آن حضرت با حکومت خویش فراهم مى آورند او در ادامه ى نظریاتش مى افزاید: بدون اعتقاد به آینده, ((محمل معنوى)) زندگى از میان مى رود و روح و جسم به سرعت محکوم به فنا مى گردد. باید براى ادامه ى زندگى دلیلى داشت; در راه هدفى آتى کوشید, وگرنه زندگى معناى خود را از دست مى دهد.(۱۶) به نظر ((فرانکل)), اعتقاد به آینده, هم عامل معنا داشتن زندگى و هم عامل تداوم و استمرار آن است. چنین تعبیرى, یک نقطه ى اوج در میان نظریات روان شناسان در این زمینه است. انتظار در مکتب شیعه, علاوه بر این که, نوعى امید به آینده است, چشم به راه یک روى داد بزرگ و تحول عمیق, بودن است; چرا که طى شدن فاصله ى میان غیبت و ظهور یک پدیده ى عادى نیست; بلکه حادثه اى به وسعت همه ى تاریخ بشر است. براى تجسم عظمت آن, اشاره به این نکته کافى است که امام مهدى(عج), تبلور همه ى آرمان ها و آرزوهاى محقق نشده ى انسان در طول قرون و اعصار گذشته تاکنون است. بر این اساس, فرداى ظهور, فردایى است روشن تر و بهتر از امروز; زیرا همه ى اختلافات و خصومت ها که ناشى از محدودیت اندیشه و نارسایى عقل بشر است, از میان برمى خیزد و در پرتو شکوفایى خرد, جاى خود را به عطوفت, رحمت و مناسبات صمیمانه مى بخشد. با تکیه بر این مبانى, دیگر افسردگى در میان پیروان مکتب انتظار جایى ندارد. در غیر این صورت است که آدمى, دلیلى براى بهتر بودن فردا ندارد; بنابر این بیش تر در معرض افسردگى و ناامیدى قرار مى گیرد. اهمیت این مطلب, زمانى روشن تر مى شود که بدانیم افسردگى, به عنوان بیمارى قرن, شایع ترین و دشوارترین اختلالى است که انسان معاصر با آن مواجه بوده و به شدت از عوارض آن رنج برده است; چرا که رشته هاى امید خود را بریده و گسیخته مى بیند. منبع : تبیان
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |